زمان جاری : دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 - 5:54 قبل از ظهر
تعداد بازدید 63
|
نویسنده |
پیام |
taha
ارسالها : 4
عضویت: 28 /5 /1391
سن: 17
تشکرها : 1
تشکر شده : 1
|
تواضع و فروتنی ابوبکر صدیق(رضی الله عنه)
تواضع و فروتني ابوبكر
ابوبكر -رضي الله عنه- با آن كه خليفه و فرمانرواي مسلمين بود، مع الوصف وضع و پوشاك ظاهري اونشان نميداد كه اوفرمانرواي جهان اسلام است. در بين جماعتي كه حضور داشت، از نظر لباس ومحل نشستن حتي در مجلس خلافت هيچ گونه امتيازي بر ديگران نداشت. لهذا هر گاه تازه واردي ميآمد كه قبلاً او را نديد بود ونميشناخت، ميگفت: السلام عليك يا خليفة رسول الله وأيكم الخليفه؟ يعني سلام بر تو اي خليفه رسول خدا راستي، كداميك از شما خليفه است؟
چنين به نظر ميرسد كه ابوبكر اين حسن صفت را از رسول الله اكتساب كرده بود، زيرا آن حضرت چنين بود و هر گاه كسي وارد ميشد كه قبلاً شرف حضور نداشته آن حضرت را نميشناخت، سلام ميكرد و ميگفت: السلام عليك يا رسول الله وأيكم رسول الله؟ يعني سلام بر تو اي رسول خدا و كداميك از شما رسول خداست.
مسعودي در (صفحه 298 و 299 تاريخ خود بنام مروج الذهب) درباره تواضع ابوبكر ميگويد: «ابوبكربي اعتناترين مردم نسبت به دنيا بود بيش از همه كس فروتن بود. در اخلاق و رفتارش با مردم بسيار متواضع و مهربان بود. از طعام لذيذ و لباس گرانبها بيزار بود. لباسش در زمان خلافت ردائي بود و عبائي. پيشوايان قبائل و اشراف عرب و پادشاهان خطه يمن بر او وارد شدند، در حاليكه لباسهاي فاخر و زيبا و زربفت و شنل هاي مليله دوزي طلائي پوشيده و تاج هاي مرصع و زرين با نگينهاي پربها بر سر نهاده بودند.
چون آنها ديدند كه ابوبكر با آن كه خليفه مسلمين است و عظمت و جلال خلافت دارد و در مقامي خيلي برتر از آنها ميباشد، فروتن و از ظاهرسازي و خودنمائي بيزار است و نظري به زر وزيور دنيا ندارد و مانند ساير مردم عادي لباس ساده ميپوشد. لهذا آنها بخود آمده و به او اقتداء نموده به راه او رفتند و آنچه را كه پوشيده بودند از تن بدر آورده لباس ساده پوشيدند. يكي از اين پادشاهان ذوالكلاع پادشاه حمير يمن بود كه با جلال سلطنت به مدينه آمد و علاوه بر خويش و قوم و اطرافيانش، هزار غلام همراه داشت. او با همان لباس گرانبها و تاج زرين به نزد ابوبكر آمد ولي چون او را با لباس ساده ديد، از لباس پادشاهي برون آمد و مانند ابوبكر لباس ساده پوشيد. گويا بعضي از همراهانش او را در اين باب سرزنش ميكنند
آيا ميدانيد در جواب آنها چه گفت؟
جواب داد: مگر ميخواهيد اكنون كه مسلمان شدهام، باز هم مانند زمان كفرم پادشاهي متكبر و خودخواه باشم؟ خير، چنين نخواهم بود. به خدا قسم هرگز نميشود به درستي فرمان خدا برد مگر در حال تواضع و چشم پوشي از زر و زينت دنيا.
آري، پادشاهان و زعماء قبائل كه نزد ابوبكر ميآمدند، با آنكه قبلاً متكبر بودند، متواضع ميگشتند و پس از اينكه قبلاً خودخواه بودند، فروتن ميشدند» .
در گوشه دور افتادهاي از شهر مدينه منوره پيرزن نابينا و ناتواني بود كه سيدنا عمر بن الخطاب از حالش باخبر شده شبها به خانه اين پيرزن ميرفت وبراي كسب ثواب، كارهاي خانه محقرش را انجام ميداد و مرتب مينمود.
پس از مدتي ديد كسي ديگر هر شب قبل از او آمده كارهايش را انجام داده ورفته است. لهذا شبي در كمين نشست تا بداند چه كسي از او سبقت ميگيرد و آن شخص را ديد وشناخت. ميدانيد آن شخص چه كسي بود؟ آن كس حضرت ابوبكر خليفه رسول خدا بود. آري، آن شخص فرمانرواي جهان اسلام بود كه با اين مقام عظيم متواضع بود و شبها بدون آن كه كسي بداند، قربتاً الي الله به خدمت ضعيفي از رعاياي خود ميپرداخت.
با يك نگاه كوتاه به آنچه گفتيم، به .
درستي پي ميبريم كه شخصيتي بزرگ و كرامت كامل انساني در نهاد ابوبكر نفهته شده و مقام و جلال خلافت و فرمانروائي نه تنها تغييري در اخلاقش نداد، بلكه او را متواضعتر از ما قبل خلافت كرد.
همين تواضع توام با جلال خلافتش بود كه سلاطين عرب و زعماء قبائل كه به حضورش ميآمدند، تحت تاثير قرار گرفته و آنها نيز به پيروي از او مانند او شده از جبروت و تكبر بيزار و فروتن ميگرديدند. لباس كبر از تن بدر ميآوردند و زندگي عادي و ساده اختيار مينمودند.
برگرفته از کتاب ((شیخین ابوبکر و عمر))نویسنده=سید عبدالرحیم خطیب(رحمه الله)با کمی اختصار.از صفحه 21 الی 24
|
|
شنبه 28 مرداد 1391 - 06:44 |
|
تشکر شده: |
|
|
تشکر شده: |
1 کاربر از taha به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
faroq & |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.